اوج شهرت بيرنگ زماني بود که با همراهي مسعود رسام مجموعه تلويزيوني «همسران» را ساخت؛ موفقيت اين مجموعه در جلب مخاطب و به دنبال آن ساخت مجموعه «خانه سبز» بود که شهرت بيرنگ را دوچندان کرد. «سرزمين سبز» مجموعه بعدي بيرنگ بود که به اندازه «خانه سبز» ديده نشد. بيرنگ در ميانه دهه 80 اجراي يک برنامه گفتوگومحور با عنوان «باز هم زندگي» را برعهده گرفت و بهدنبال آن مجموعههايي مانند «شام ايراني» و «عشق تعطيل نيست» را براي شبکه خانگي توليد کرد. بهانهمان براي گفتوگو با بيژن بيرنگ، سرنوشت طرحي تلويزيوني با عنوان «بابالنگدراز ايراني» بود و ديري نگذشت که بيرنگ از طرح تازهاش براي راهاندازي يک برنامه گفتوگو محور بهروز حرف زد.
بابا لنگ دراز ايراني» بالاخره به کجا رسيد؟ يادم ميآيد خيلي مشتاق توليدش بوديد؟
طرحم آماده بود و براي توليد آن را به شبکه دوي سيما هم ارائه دادم و خيلي هم مشتاق بودم که به جريان بيفتد اما اشتياقم کور شد، چون آن قدر روال تأييدش به طول انجاميد که اگر هم به سرانجام برسد ديگر خودم رغبتي به توليدش ندارم.
يعني بناست تغيير فاز دهيد و به جاي توليد يک مجموعه نمايشي، ساختاري تازه را براي کارگرداني انتخاب کنيد؟
اين روزها خيلي دوست دارم يک برنامه گفتوگومحور داشته باشم، چون فکر ميکنم روزگاري است که زدن به عمق بيش از هر چيز ديگر براي جامعهمان لازم و ضروري است. البته در ميانه دهه 80 هم تجربه اجراي «باز هم زندگي» را داشتم و در آنجا هم کوشيدم برخي مباحث اجتماعي، روانشناسي و خانوادگي را طرح نموده و برايش راه حل پيدا کنم و حالا هم فکر ميکنم نياز داريم به يک برنامه گفتوگومحور عميق براي طرح معضلاتي که گريبانمان را گرفته!
چه در تلويزيون و چه در سامانههاي مجازي برنامه گفتوگومحور کم نداريم. آيا اين تعدد برنامه گفتوگومحور ورودتان به اين عرصه را پرريسک نميکند؟
آنچه از برنامه گفتوگومحور در تلويزيون يا فضاي مجازي باب شده يکسري برنامه گفتوگومحور است که محورشان حضور چهرههاست؛ کار به جايي رسيده که ديگر اجراي اين برنامهها را هم به چهرهها ميدهند تا پتانسيل مخاطب را بالا ببرند. ابدا به دنبال چنين برنامهاي نيستم. من ميخواهم يک برنامه موضوع محور راه بيندازيم که به گونهاي تخصصي به موضوعات مبتلابه جامعه ورود کند. طرح اين برنامه سالها در ذهنم بودهاست و در دو سال اخير به اين نتيجه رسيدهام که ميتوان بهتر از هر زمان ديگري اين طرح را اجرايي کرد.
مگر در دو سال اخير چه اتفاقي رخ داده که شما را به اجراي اين برنامه گفتوگومحور
راغب کرده است؟
غلبه فضاي مجازي در اين سالها بيشتر شده و بارها پيش آمده که مخاطبان فريب دروغهاي اين فضا را خوردهاند. در اين شرايط جامعه نياز دارد به مطرح کردن مصائبش در قالب برنامهاي تحليلي که بتواند به عمق بزند. اين يک واقعيت است که اگر سراغ خرد جمعي برويم بسياري از مشکلات حل خواهد شد و حتي زماني که با مسعود رسام سريالهايي مانند «خانه سبز» را ميساختيم سعي ميکرديم طوري داستانپردازي کنيم که اهميت خرد جمعي نمايش داده شود. در روزگار غلبه سايبر که اين خرد جمعي اهميت بيشتري مييابد پس چرا از طريق يک برنامه گفتوگو محور تخصصي اهميتش را ارج ننهيم.
از صحبتهايتان اين طور استنباط ميشود که به دنبال اجراي برنامهاي هستيد که در موضوعات مبتلابه جامعه بهلحظه ورود کند و راهکار عملياتي دهد؟
همين بالا و پايين رفتن قيمت ارز را ببينيد که چه التهابي را وارد جامعه کرده! اين مسألهاي است که در برنامههاي مختلف راديو و تلويزيون از ميزگرد گرفته تا گفتوگوي چالشي و گزارشهاي خبري بدان پرداختهشدهاست، اما جاي برنامهاي عامهپسند که با حضور مستقيم مخاطب در فضايي مفرح به چنين مسأله حادي ورود کند کاملا خالي است. مشکل اين است که مسائل مهم را در برنامههايي ارائه ميدهيم که مخاطب ندارد و اگر برنامه گفتوگومحور مدنظرم راه بيفتد اين خلأ تا حد زيادي جبران خواهد شد.
البته مشکل اصلي، طرح مسأله بدون ارائه راهکار عملياتي حل آن است!
همين طور است. اين يک روند غلط بوده که مدام با نگاه انتقادي طرح مشکل ميکنيم، اما به عمق ماجرا نميرويم. واقعيت اين است که با زير سوال بردن همه چيز و همه کس به نتيجه نميرسيم. وقتي مسألهاي در کشور پيش ميآيد همه در ضررش سهيم هستيم پس وقتي بناست برنامهاي درباره اين مسأله توليد شود بايد برنامهاي باشد که راهبرد دهد. درباره غلبه فضاي مجازي بر زندگي ايرانيان، کممحتوا توليد نشده است اما وقتي بخش عمده اين محتواها ميشود زير سوال بردن فضاي مجازي، معلوم است که مخاطب گارد ميگيرد و محتوايمان به درد نميخورد. مسأله را بايد کاملا واقعگرايانه ارائه کرد و کنارش هم راهبرد داد؛ اين کار مشکلي است.
مشکل کجاست؛ پيدا کردن راهبرد؟؟
برنامههاي راهبردي گروه تحقيق و پژوهش ويژه و منسجم ميخواهد، يعني نميشود به اطلاعات و دادههاي خبري يا مجازي اعتماد کرد و بايد سراغ پژوهشگراني رفت که سالهاي سال عمرشان وقف کشف يک راهبرد شدهاست. يادم ميآيد حين توليد «باز هم زندگي» بارها در پيدا کردن پژوهشگر مرتبط با موضوع مجبور شديم موضوع را عوض کنيم. همين حالا در کشورمان با معضل آموزش و پرورشي روبهروييم که کودکان را در مسير استعدادهايشان قرار نميدهد و تازه بعد از فارغالتحصيلي از دانشگاه است که فرزندان ما درمييابند مسير را اشتباه رفتهاند! کدام برنامه کليدي را ديدهايم که در اين باره راهبرد عملياتي دهد؟
سوالي که پيش ميآيد اين است که چرا صاحب سريالهاي پرمخاطبي مانند «همسران» و «خانه سبز» از مديوم نمايشي براي ارائه راهبرد استفاده نکرده و ميخواهد مستقيم طرح مسأله کند؟
راحتتان کنم؛ در توليد مجموعههاي نمايشي، دستها بسته است و فضاي کار، محدود! چرا؟ چون کوچکترين اشارهاي، فلان مدير يا بهمان صنف را ناراحت ميکند! بماند که روي غلتک انداختن توليد يک مجموعه نمايشي کلي زمان ميگيرد و در اين حين سوژه هم ميسوزد. از آن گذشته سازمان هم با مشکلات مالي عديده روبهروست و اينکه بخواهد روي سريالي راهبردي که طرح چالش کند بودجه بگذارد، دشوار است. پس ميماند توليد برنامه گفتوگومحور.
چرا طرح يک سريال راهبردي را به شبکه خانگي ارائه نميدهيد؟ در آنجا که در اين سالها بودجههاي خوبي صرف توليد شده!
به هر حال من تجربه توليد در شبکه خانگي را هم پشت سر گذاشتهام. آنجا کاملا دست بخش خصوصي است و بخش خصوصي حوصله اين را ندارد که چند ماه منتظر بماند تا کار به ثمر بنشيند و ميخواهد در کوتاهترين زمان سرمايهاش برگردد. حق هم دارد. وقتي از جيبش خرج ميکند بايد به سود برسد وگرنه ورشکسته ميشود. زماني که «عشق تعطيل نيست» را براي شبکه خانگي توليد ميکردم به دنبال اين بودم که رفته رفته فضا را براي طرح معضلات و ارائه راهبرد فراهم کنم اما عجله بخش خصوصي و بازيگرسالاري، عرصه را بر من تنگ کرد و توليد ناتمام ماند.
...و عجيب که همان بازيگرسالاري اين روزها بلاي جان تهيه کنندگان سينما و تلويزيون هم شده است؟
آن روزها هشدار دادم که اين اهميت بيش از حد به ستاره ها، سرانجامي خوش نخواهد داشت اما هشدارهايم جدي گرفته نشد تا اخيرا که درخواستهاي نجومي برخي بازيگران، انتقادات تند و تيز همکاران را موجب شده! اگر همان موقع هشدارها را جدي ميگرفتند ميشد سازوکاري مناسب براي کنترل تقاضاهاي مالي بيحساب و کتاب اين گروه طراحي و اجرا کرد.
حرف آخر؟
بيکاري از هر کاري سختتر است اما نميشود به هر قيمتي تن به کار داد!
آرشام خدادوست