«افشین صادقیزاده» که سردبیری برنامه تلویزیونی «کتاب باز» را برعهده داشت، در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، در پاسخ به این پرسش که شما در برنامه «کتاب باز» به عنوان سردبیر فعالیت دارید و پیش از این در چند برنامه دیگر هم این همکاری را داشتهاید. فکر میکنید سردبیر چه نقشی در تولیدِ بهتر و جذابتر یک برنامه تلویزیونی دارد؟، گفت: نقش سردبیر تعین محتوای یک برنامه است، دقیقاٌ به شکل تعریف سردبیری در ساختار ژورنالیستیاش. به این معنا که بر اساس ساختار طراحیشده برنامه، انواع دادهها و محتواهایی را که بتوان در یک برنامه مطرح کرد، شناسایی و طبقهبندی میکند. سردبیر در برنامههای گفتگومحور اهمیت بیشتری پیدا میکند. نمونههای موفقی در ایران وجهان داشتهایم که برنامههای گفتوگومحوری که بر اساس تجربههای ژورنالیستی شکلگرفتهاند، جذابتر بودهاند.
وی درباره اینکه شاید مخاطبی که برنامه را میبیند متوجه این نکته نشود و فقط احساس کند گفتوگوها در یک برنامه جذابتر پیش میروند و در برنامه دیگری مجری و مهمان مجموعهای از سؤالات و جوابهای کلیشهای را به خورد او میدهند، عنوان داشت: بگذارید مثالی از یک برنامه موفق بزنم: در زمان ساخت «گاراژ 888»؛ برنامهای که درباره خودرو بود و در امارات تصویربرداری میشد با شخصی آشنا شدم که با تیم «تخت گاز» همکاریهایی داشت. او توضیح داد اگرچه به نظر میآید همه چیز در این برنامه به شکل بداهه شکل میگیرد اما بیش از 80 درصد از دیالوگها، میزانسنها، لوکیشنها و... باید مشخص باشد. آنها باید با این روش جلو بروند چون هزینهها بدون برنامهریزی افزایش مییابد و گروه خسته میشود و خروجی هم درنهایت ممکن است با آنچه میخواهند فرق کند بنابراین از یک سردبیر بهره میگیرند که محتوا را مدیریت کند و نتیجه، یک برنامهی دیدنی و جذاب است.
وی ادامه داد: اینجاست که نقش سردبیر اهمیت پیدا میکند و البته که سردبیر در همه نکات باید با تهیهکننده به هماهنگی برسد. موضوع، سوژه، هدف، مخاطب و اینکه چه کارهایی نباید در یک برنامه تلویزیونی انجام نداد.در واقع در تولید یک برنامه تلویزیونیِ جذاب، دانستن این «نبایدها» که باعث افت برنامه میشوند، مهمتر است.
صادقیزاده در پاسخ به این سوال که چرا علیرغم این اهمیتی که وجود دارد در تلویزیون کمتر به این نقش توجه میشود؟، گفت: بخشی به این دلیل است که ما در مخاطب شناسی هنوز به نتیجه مشخص نرسیدهایم. اینکه هر شبکهای چه مخاطبی دارد و این مخاطبان از چه ویژگیهایی برخوردار هستند. امروزه شبکهها و برنامههایی موفق میشوند که مخاطبان خود را پیدا میکنند. دلیل دیگر شاید این باشد که تلویزیون در دورهای فکر میکرد از درون خودش باید همه کارها را انجام دهد. این مسئله اکنون کمتر شده است و تلویزیون از رویکرد برون سپاری استفاده میکند و از متخصصان کمک میگیرد. طبیعتاً زمانی که شما از نیروهایی که تواناییهای مختلف دارند بهره میگیرید قدرت بیشتری پیدا میکنید.
وی افزود: معتقدم اگر نگاه ژورنالیستی به تلویزیون اضافه شود برنامههای اصیل (original) ساخته شده و از آفتِ کپیکردن رهایی پیدا میکنیم. البته ما اکنون تهیهکنندگان و کارگردانانی در تلویزیون داریم که یا خودشان سابقه روزنامهنگاری دارند و یا از نیروهای مناسب و متخصص استفاده میکنند. یک نمونه موفق منصور ضابطیان است که روزنامهنگاری درجه یک است و تجربه روزنامهنگاریاش به جذاب شدن برنامههایی که میسازد، منجر میشود.
وی در پاسخ به اینکه البته این روزها اکثر تهیهکنندگان تنها به یک مجری اکتفا میکنند و تلاش دارند تا برنامه خود را با مهمانان چهره و سلبریتیها پر کنند؛ تصریح کرد: این مسئله هم به مخاطب بازمیگردد، آن دسته از تهیهکنندگان تصور میکنند مخاطبانشان از این برنامهها خوششان میآید درحالیکه مخاطب امروز بسیار باهوش است و هر لحظه اراده کند به هر محتوایی دسترسی دارد، میتواند در اینترنت جستجو کند و یا از طریق شبکههای ماهوارهای اطلاعات و سرگرمی مورد نظرش را به دست آورد و به راحتی برنامههایی را که محتوای ضعیف و درجه چندمی دارد کنار میگذارد.
وی تاکید کرد: کلمه مخاطب امروز یک کلمه منسوخ است. ما دیگر مخاطب به معنای کسی که شنونده صِرف یک ارتباط یک طرفه باشد، نداریم، بلکه کاربر (user) داریم. کسی که استفادهکننده محصول است و میتواند مزه کند و کنار بگذارد. یک رسانه باید به این توجه کند که در مقابل او مصرفکنندهها وجود دارند نه مخاطبان و این مصرفکنندهها سلیقه و شعور و هوش دارند. اطلاعات و تجربه دارند و از همه مهمتر حق انتخاب دارند.
سردبیر برنامه کتابباز درباره اینکه نقش سردبیر برای هدایت یک گفتگو چقدر اهمیت دارد؟، اظهارداشت: برنامهریزی برای تولید محتوا قبل از دعوت مهمان شروع میشود. ابتدا مشخص میکنیم که هدف و خط کلی یک برنامه چیست. «کتاب باز» قرار است لذت کتابخوانی و مطالعه را منتقل کند و این سرفصل همه برنامههای ما خواهد بود. ساختارش هم مثل یک کتاب مقدمه دارد و نقطه اوج و پایان. در پایان برنامه آرزویی که سروش صحت بیان میکند یادآوری برای مخاطبان است تا بگوییم برنامه را برای چه هدفی میسازیم و صرفاً قرار نیست آنتن را پر کنیم.
وی افزود: مهمانان برنامه هم ممکن است هزاران نکته و سخن با خود آورده باشند که شاید بخش اعظمی از مسیر آنچه که ما برای برنامه مشخص کردهایم، دور باشد. البته این دلیلی بر خوب بودن یا نبودن آوردهِی مهمان نیست بلکه به دلایل فنی مثل زمان و امکانات برنامه و ساختار، باید گزینشی عمل کنیم. باید ببینیم چطور محتوا را بچینیم و مهمان چه بگوید تا همه اینها در یک ساختار کلی بگنجد و درنهایت کاربر برنامه از دیدن آن سرگرم شود.. این سرگرم شدن بار منفی ندارد و اشتباه است که ما فکر، منظور این است که شما بتوانید به گونهای کاربر خود را با محتوایی که میدهید سرگرم کنید که در آن لحظه حواسش به هیچ جای دیگری نباشد و فقط به شما توجه کند. برنامه موفق برنامهای است که بیننده از این توجه احساس پشیمانی ندارد، با خود فکر میکند وقتش را تلف نکرده و نکتهای را هم به دست آورده است.
وی در پاسخ به اینکه میتوان گفت باید به برنامههای تلویزیونی مثل یک فیلمنامه فکر کرد و همه جزییات و محتوای آنها را مورد توجه قرار داد؟، عنوان داشت: بله قطعاً همین است. باید برنامهریزی داشته باشید و در چارچوب ساختاری که طراحی میکنید خلاق باشید تا بتوانید محصولی فرهنگی و باکیفیت تولید کنید. منظورم از محصول باکیفیت، محصولی است که هم خودتان و هم مصرفکننده با آن کِیف کنید. ما در «کتاب باز» چه پشت دوربین و چه جلویِ دوربین کیف میکنیم و امیدواریم بینندگان هم همین لذت را از دیدن برنامه ببرند.
انتهای پیام/